طنیــــــن ســـــــکوت

طنیــــــن ســـــــکوت

متن ترانهای گوش همرا با عکس

آهنگ طلاق

بشنو همسفر من
از اين قصه تلخ راه دشوار
ای تو تك چراغ اين شب تار

اين كه گذشتن از كنار قصه ها نيست
اين كه يه تصوير از سقوط آدما نيست

ما بي تفاوت به تماشا ننشستيم
ما خود درديم اين نگاهی گذرا نيست

سفر چه تلخه در امتداد اندوه
حس كردن مرگ لحظهء ويرانی كوه

همپای هر بغض شكستن و چكيدن
از درد غربت بي صدا فرياد كشيدن

بشنو همسفر من
با هم رهسپار راه درديم
با هم لحظه ها را گريه كرديم

ما در صداي بي صداي گريه سوختيم
ما از عبور تلخ لحظه قصه ساختيم

از مخمل درد به تن عشق جامه دوختيم
تا عجز خود را با هم و بي هم شناختيم

تنهايي رفتيم به عجز خود رسيديم
با هم دوباره زهر تنهایی چشيديم

شايد در اين راه اگر با هم بمانيم
وقت رسيدن شعر خوشبختی بخوانيم

 

http://viguenmusic.persiangig.com/audio/VIGEN%20RAMESH%20GOOGOOSH%20AREF.jpg

 

 

آهنگ خوابم یا بیدارم

خوابم يا بيدارم تو با مني با من
همراه و همسايه نزديك تر از پيرهن
باور كنم يا نه هرم نفسهاتو
ايثار تن سوز نجيب دستاتو

خوابم يا بيدارم
لمس تنت خواب نيست
اين روشني از توست
بگو از آفتاب نيست
بگو كه بيدارم
بگو كه رويا نيست
بگو كه بعد از اين
جدايي با ما نيست

اگه اين فقط يه خوابه تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شم و تو خواب از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم كه با تنزخمي اسيره
عاشق مرگه كه شايد توي دست تو بميره

خوابم يا بيدارم اي اومده از خواب
آغوشتو وا كن قلب منو در ياب
براي خواب من اي بهترين تعبير
با من مدارا كن اي عشق دامنگير

من بي تو اندوه سرد زمستونم

پرنده اي زخمي اسير بارونم
اي مثل من عاشق همتاي من محجوب
بمون ، بمون با من اي بهترين اي خوب

http://www.ptmen.com/upload/files/27j7wuxprtphqk9wizlb.jpg

 

 

آهنگ پل

برای خواب معصومانهء عشق
كمك كن بستری از گل بسازيم
براي كوچ شب هنگام وحشت
كمك كن با تن هم پل بسازيم
كمك كن سايه بونی از ترانه
برای خواب ابريشم بسازيم
كمك كن با كلام عاشقانه
برای زخم شب مرهم بسازيم

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

تورو ميشناسم اي شبگرد عاشق
تو با اسم شب من آشنایی
از اندوه و تو و چشم تو پيداست
كه از ايل و تبار عاشقایی
تورو ميشناسم اي سر در گريبون
غريبگی نكن با هق هق من
تن شكستتو بسپار به دست
نوازشهای دست عاشق من

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو دستاي ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

به دنبال كدوم حرف و كلامی
سكوتت گفتنه تمام حرفاست
تورو از طپش قلبت شناختم
تو قلبت قلب عاشقهاي دنياست
تو با تن پوشي از گلبرگ و بوسه
منو به جشن نور و آينه بردی
چرا از سايه های شب بترسم
تو خورشيد و به دست من سپردی

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

كمك كن جاده هاي مه گرفته
من مسافرو از تو نگيرن
كمك كن تا كبوترهای خسته
روی يخ بستگي شاخه نميرن
كمك كن از مسافرهای عاشق
سراغ مهربوني رو بگيريم

كمك كن تا برای هم بمونيم
كمك كن تا برای هم بميريم

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن

بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
ميون سفرهء شب تو با من
بذار بين من و تو ، دستای ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن

http://s1.picofile.com/file/6164188128/googoosh18.jpg

 

 

آهنگ ماه پیشونی

توی گسترده ی رویا . ای سوار اسب ابلق
دنبال کدوم مسیری . توی تاریکی مطلق

ای به رویا سرسپرده . با توام ای همه خوبی
راهی کدوم دیاری آخه با این اسب چوبی؟

با توام ای که تو فکرت .
با هر عشق و با هر اسمی
رهسپار فتح قلب .
ماه پیشونی طلسمی

توی دستای نجیبت عکس ماه پیشونی داری
واسه پیدا کردن جاش . دنیا رو نشونی داری

ماه پیشونی تو قصه .
فکر بیداری تو خوابه
خورشید هفت آسمون نیست .
عکس خورشید توی آبه

از خواب قصه بلند شو .
اسب چو بیتو رها کن
ماه پیشونی مال قصه است .
مرد من منو صدا کن
اگه از افسانه دورم . اگه ماه پیشونی نیستم
اگه با زمین غریبه . اگه آسمونی نیستم

واسه خواب خستگیهات .
مثل یک قصه لطیفم
به صداقت تو مومن .
مثل قلب تو شریفم

http://www.baxtehroni.ir/wp-content/uploads/2010/11/1182.jpg

 

 

آهنگ معشوق

تو نه باروني ، نه شن باد
تو نه مرهمي ، نه فرياد
تو نه خسته اي ، نه همپا
تو نه از غيري ، نه از ما
تو نه بيرون ، نه دروني
تو نه ارزون ، نه گروني
تو نه خاکي پوشش گنج
نه يه مُهره روي شطرنج
تو فقط هستي که باشي
تو نه مرگي نه تلاشي
نمي تونم ... نمي تونم
تو رو همصدا بدونم !
تو يه روز سبزي ، يه روز زرد
يه روز همدردي ، يه روز درد
اگه اشتباه مي خونم
بگو ، راست بگو ، بدونم
تو کدوم رنگي ؟! کدوم بو ؟!
اگه سکه اي کدوم رو ؟!
که نه ظلمت ، نه فروغي
نه رکودي ، نه بلوغي
نکنه حرفاي خامم خاطر عزيزو آزرد
نکنه اسم حقيرم توي کتاباي تو خط خورد

http://www.baxtehroni.ir/wp-content/uploads/2010/11/563.jpg

 

 

آهنگ همسفر

تو از كدوم قصه اي كه خواستنت عادته
نبودنت فاجعه بودنت امنيته
تو از كدوم سرزمين تو از كدوم هوايي
كه از قبيله ي من يه آسمون جدايي

اهل هر جا كه باشي قاصد شكفتني
توي بهت و دغدغه ناجي قلب مني
پاكي آبي يا ابر نه خدايا شبنمي
قد آغوش مني نه زيادي نه كمي

منو با خودت ببر اي تو تكيه گاه من

خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن
منو با خودت ببر من به رفتن قانعم
خواستني هر چي كه هست
تو بخواي من قانعم

اي بوي تو گرفته تن پوش كهنه ي من
چه خوبه با تو رفتن رفتن هميشه رفتن
چه خوبه مثل سايه همسفر تو بودن
هم قدم جاده ها تن به سفر سپردن

چي مي شد شعر سفر بيت آخرين نداشت
عمر پوچ من و تو دم واپسين نداشت
آخر شعر سفر آخر عمر منه
لحظه ي مردن من لحظه ي رسيدنه

منو با خودت ببر اي تو تكيه گاه من

خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن
منو با خودت ببر من حريص رفتنم
عاشق فتح افق دشمن برگشتنم

منو با خودت ببر منو با خودت ببر

http://www.baxtehroni.ir/wp-content/uploads/2010/11/2106.jpg

 

آهنگ من آمده ام

من آمده ام وای وای ، من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام

اي دلبر من الهي صد ساله شوی
در پهلوی ما نشسته همسايه شوی
همسايه شوي كه دست به ما سايه كنی
شايد كه نصيب من بيچاره شوی

من آمده ام وای وای، من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام

عشق آمد و خيمه زد به صحرای دلم
زنجير وفا فكنده در پای دلم
عشق اگر به فرياد دل ما نرسد
ای وای دلم واي دلم وای دلم

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام

بيا كه برويم از اين ولايت من و تو
تو دست منو بگير و من دامن تو
جايي برسيم كه هر دو بيمار شويم
تو از غم بي كسی و من از غم تو

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام
http://www.baxtehroni.ir/wp-content/uploads/2010/11/470.jpg

 

 

آهنگ گهواره

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من
همون گهواره ای که خاطرم نیست همون امنیت حقیقی و راست
همون جايی که شاهزاده قصه همیشه دختر فقیر و می خواست
همون شهری که قد خود من بود
از این دنیا ولي خیلی بزرگتر نه ترس سایه بود نه وحشت باد
نه من گم می شدم نه یه کبوتر

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من

نگو بزرگ شدم نگو که تلخه نگو گریه دیگه به من نمی یاد
بیا منو ببر نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه ميخواد
تو این بستر پاییزی مدفون که هر چی نفس سبزه بریده
نميدونه کسی چه سخت موندن مثل برگ روی شاخه ی تکيده

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من

ببین شکوفه ی دل بستگی هام چه قدر آسون تو ذهن باد میمیره
کجاست آن دست نورانی و معجز ؟ بگو بیاد و دستمو بگیره

کجاست مریم ناجی مریم پاک

چرا به ياد این شکسته تن نیست
تو رگبار هراس و بی پناهی چرا دامن سبزش چتر من نیست

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من

http://womeniran.com/gallery/image/googoosh/gogoosh-52.jpg

 

 

آهنگ من و تو

من و تو با هميم اما دلامون خيلي دوره
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره
نداريم هيچ كدوم حرفي كه بازم تازه باشه
چراغ خنده هامون خيلي وقته سوت وكوره

من و تو من و تو من و تو

هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم

نشستيم خيلي شبها قصه گفتيم از قديما
يه عمره وعده ها افتاده از امشب به فردا
تمام وعده ها رو داديم و حرفارو گفتيم
ديگه هيچي نمي مونه براي گفتن ما

من و تو من و تو من و تو

هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم

گلاي سرخمون پوسيده موندن توي باغچه
ديگه افتاده از كار ساعت پير رو تاقچه
گلاي قالي رنگ زرد پاييزي گرفتن
اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من

من و تو من و تو من و تو

هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم
من و تو من و تو من و تو
من و تو

http://i1103.hizliresim.com/2011/3/24/2039.jpg

 

آهنگ کولی

شب من پنجره ای بی فردا
روز من قصه تنهایی ها
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهیم ماهی دور از دریا
هیچکس با دل آواره من
لحظه ای همدم و همراه نبود
هیچ شهری به من سرگردان
در دروازه خود را نگشود
کولیم خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم
کولیم خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم

پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل به هر کس که سپردم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود
صخره ویران نشود از باران
گریه هم عقده ما را نگشود
آخر قصه من مثل همه
گم شدن در نفس باد نبود
روح آواره من بعد از من
کولی در به درصحراهاست
می رود بی خبر از آخر راه
همچنان مثل همیشه تنهاست

کولیم خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم
کولیم خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم

 

 

آهنگ کوه

تو اون کوه بلندی که سرتا پا غروره
کشیده سر به خورشید غریب و بی عبوره

تو تنها تکیه گاهی برای خستگی هام
تو می دونی چی می گم
تو گوش می دی به حرفام

به چشم من
به چشم من تو اون کوهی
پر غروری بی نیازی با شکوهی
طعم بارون بوی دریا رنگ کوهی
تو همون اوج غریب قله هایی
تو دلت فریاده اما بی صدایی

تو مثل قله های مه گرفته
منم اون ابر دلتنگ زمستون
دلم می خواد بذارم سر رو شونت
ببارم نم نم دلگیر بارون

تو اون کوه بلندی که سر تا پا غروره
کشیده سر به خورشید غریب و بی عبوره

تو تنها تکیه گاهی برای خستگی هام
تو می دونی چی می گم
تو گوش می دی به حرفام

 

آهنگ غریب آشنا

تو از شهر غریبه بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دور و جاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی
تو از راه میرسی پر از گرد و غبار
تموم انتظار میاد همرات بهار
چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت

غریب آشنا دوست دارم بیا

منو همرات ببر به شهر قصه ها
بگیر دست منو تو اون دستات
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو من آزادم

تو از شهر غریبه بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دورو جاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی
تا از راه میرسی پر از گرد و غبار
تموم انتظار میاد همرات بهار
چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت

غریب آشنا دوست دارم بیا

میشینم میشمرم روزا و لحظه ها
تا برگردی بیای بازم اینجا
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو من آزادم

 

آهنگ پیشکش

چي به پاي تو بريزم لايق پاي تو باشه
چي بخونم که بتونه جاي حرفاي تو باشه

پيشکشم براي تو يه سبد محبته
از تو يي تبسمم برا من غنيمته

اگه کار من تمومه تو شروع ديگه هستي
تو براي غمگساري سنت منو شکستي

من که سفره دلم پيش تو بازه
اي که عشق تو هميشه چاره سازه
دوست دارم فدات کنم هر چي که دارم
اما قلبت از محبت بي نيازه

اگه کار من تمومه تو شروع ديگه هستي
تو براي غمگساري سنت منو شکستي

من پر از مضمون عشقم واژه هاي تازه تازه
بي بي عشقم براي اون که مي خواد دل ببازه

پيشکشم براي تو يه سبد محبته
از تو يک تبسم هم برا من غنيمته

گرمي قلبمو از دست تو دارم
اگه جونمو بخواي حرفي ندارم
من حروف عشقو از تو ياد گرفتم

از تو هستم هر چي دارم از تو دارم

اگه کار من تمومه تو شرع ديگه هستيش
تو براي غمگساري سنت منو شکستي


 

 

آهنگ همزاد

عشق لالایی بارون تو شباست
نم نمه بارون پشت شیشه هاست

لحظه شبنم و برگ گل یاس
لحظه رهاییه پرنده هاست
تو خود عشقی که همزاد منی
تو سکوت منو فریاد منی

تو خود عشقی که شوق موندنی
غم تلخو گنگ شعرای منی
وقتی دنیا درد بی حرفی داره
تویی که فریاد دردای منی
تو خود عشقی که همزاد منی
تو سکوت منو فریاد منی

دستای تو خورشیدو نشون میدن
چشمای بستمو بیدار می کنن
صدای بال پرنده رو لبات
تو گوشام دوباره تکرار می کنن
زندگی وقتی که بی زاری شده
روزو شبهاش همه تکراری باشه
شاید عشق برای بعضی عاشقا
لحظه بزرگ بیداری باشه

عشق لالایی بارون تو شباست
نم نمه بارون پشت شیشه هاست

لحظه عزیز با تو بودنه
اخرین پناه موندن منه
تو خود عشقی که همزاد منی
تو سکوت منو فریاد منی

 

 

آهنگ مرداب

میون یه دشت لخت
زير خورشید کوير
مونده یک مرداب پیر
توی دست خاک اسیر
منم اون مرداب پیر
از همه دنیا جدا
داغ خورشید به تنم
زنجیر زمین به پام

من همونم که یه روز
می خواستم دريا بشم
می خواستم بزرگترين
دريای دنيا بشم
آرزو داشتم برم
تا به دريا برسم
شبو آتیش بزنم
تا به فردا برسم

اولش چشمه بودم
زير آسمون پیر
اما از بخت سیاه
راهم افتاد به کوير
چشم من
چشم من به اونجا بود
پشت اون کوه بلند
اما دست سرنوشت
سر رام یه چاله کند

توی چاله افتادم
خاک منو زندونی کرد
آسمونم نباريد
اونم سر گرونی کرد
حالا یه مرداب شدم
یه اسیر نیمه جون
یه طرف میرم به خاک
یه طرف به آسمون

خورشید از اون بالاها
زمینم از این پایین
هی بخارم می کنن
زندگیم شده همین
با چشام مردنمو
دارم اینجا میبینم
سر نوشتم همینه
من اسیر زمینم
هیچی باقی نیست ازم

قطره های آخره
خاك تشنه همینم
داره همراش میبره
خشک میشم تموم میشم
فردا که خورشید میاد
شن جامو پر میکنه
که میاره دست باد


 

 

 

آهنگ بمون تا بمونم

هم صدای خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستی بمون تا بمونم
یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابی آسمون یه جا می باره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفتست
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره

تو اگه باشی آسمون صافه
غصه ها پشت کوه قافه
با تو من بهارم
بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم

اون ور دنیا شبه این ور دنیا روزه
یه جا خورشید خوابه یه جا داره می سوزه
بی تو اما شب وروز با فرقی با هم نداره
تو چشمای منتظرم سیاهی موندگاره

تو اگه باشی ابرا می بارن
دشتای خالی پر گل میشن
با تو من بهارم

بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم

 

 

 

آهنگ پرستش

تو بزرگ ترين سوالی كه تا امروز بي جوابه
نه تو بيداری نه تو خواب نه تو قصه و كتابه
برای دونستن تو همه ي دنيا رو گشتم
از ميون آتش و باد خشكی و دريا گذشتم

تو رو پرسيدم و خواستم از همه عالم و آدم
بي جواب اومدم اما حالا از خودت مي پرسم
تو رو بايد از كدوم شب از كدوم ستاره پرسيد
از كدوم فال و كدوم شعر پرسيد و دوباره پرسيد

تو رو بايد از كدوم گل از كدوم گلخونه بوييد
تو رو بايد با كدوم اسب از كدوم قبيله دزديد
غايب هميشه حاضر تو رو بايد از چي پرسيد
از ته دره ي ظلمت يا نوك قله ي خورشيد

اون ور اينجا و اونجا اون ور امروز و فردا
عمق روح آبي آب ته ذهن سبز صحرا
مثل زندگي مثل عشق تو هميشه جاري هستي
تو صراحت طلوع و نفس هر بيداري هستي

مثل خورشيد مثل دريا روشني و با صراحت
تو صميميت آبي واسه شستن جراحت
غايب هميشه حاضر تو رو بايد از چي پرسيد
از ته دره ي ظلمت يا نوك قله ي خورشيد

تو رو از صداي قلبم لحظه به لحظه شنيدم
تو رو حس كردم تو قلبم من تو رو نفس كشيدم
مثل حس كردن گرما يا حضور يك صدايي
به تو اما نرسيدم ندونستم تو كجايي

تو رو بايد از كي پرسيد تو رو بايد با چی سنجيد
تو رو حس مي كنم اما كاشكی چشمام تو رو می ديد
غايب هميشه حاضر تو رو بايد از چی پرسيد
از ته درهء ظلمت يا نوك قلهء خورشيد

 

 

اگه بمونی
البوم کویر

اگه بمونی ، اگه بمونی
خورشيدو از اون بالا
می يارم برات
خوب میدونی
اگه بمونی ، اگه بمونی


مي بندم يه دستبند بلور
از اشك گرم و پر نور
دور دستاي پر از غرور


مي گيرم عكس ماهو از آب
از لبام ، تنگ شراب
هديه مي يارم برات تو خواب


پر مي شه صحرا از شقايق ها
مي ره از چشمونم ابر سياه
اگه بمونی، اگه بمونی


اگه بمونی ، اگه بمونی
شب مياد ، نور اسيره
پونه مي ميره ، دل مي گيره
اگه نمونی ، اگه نمونی


مي ميره ستارم تو هوا
روز مي شه سرد و سياه
گريه مي كنن باز پريا


چشمامو مي دم به ماهي يا
دستامو مي دم به دريا
مي رم از چشم تنگ دنيا


ماهي عشقم مي شينه به خاك
از روي دنيا نامم مي شه پاك
اگه نمونی ، اگه نمونی

  

 

 

شب (ما به هم محتاجیم)
البوم مرداب

به هم محتاجيم مثل ديوونه به خواب

مثل گندم به زمين مثل شوره زار به آب

ما به هم محتاجيم ما به هم محتاجيم

ما به هم محتاجيم مثل ما به آدما

مثل يه ماهي به آب مثل آدم به حوا

ما به هم محتاجيم ما به هم محتاجيم

دستامون از هم اگه دور بمونه شب شيشه ايي ديگه نمي شكنه

از تو اين شيشه ايي هميشگي خورشيد مقوايي سرميزنه

به عزاي دوري دستاي ما كوچه ها ساكت و بي صدا مي شن

بوي رخوت همه جا رو مي گيره همه درها به غربت وا ميشن

جاده هامون كه به خورشيد مي رسن مثل تاريكي بي انتها مي شن

ما به هم محتاجيم مثل ديوونه به خواب مثل گندم به زمين مثل شوره زار به آب

ما به هم محتاجيم

ما به هم محتاجيم

ما به هم محتاجيم

ما به هم محتاجيم

  

 

 

قالیباف
البوم مرداب

يك دونه سبز مي زنم روش يكي آبي مي بافم
قرمز و زرد و قهوه اي بوته گلابي مي بافم
قالي كرمون مي بافم با تار جونم
تا زير پاش بندازه يار مهربونم
نقشه اون نقشه زندگاني من
رنگش مثال عشق آسماني من
يك دونه سبز مي زنم روش يكي آبي مي بافم
قرمز و زرد و قهوه اي بوته گلابي مي بافم
كي مي شه اي خدا يار از سفر بياد
اين انتظار تلخ روزي بسر بياد
كي مي شه اي خدا يار از سفر بياد
اين انتظار تلخ ديگه به سر بياد
كي باز دوباره بر من نور نگاش مي افته
اين تقش دل كه بافتم كي زير پاش مي افته
يك دونه سبز مي زنم روش يكي آبي مي بافم
قرمز و زرد و قهوه اي بوته گلابي مي بافم
قالي كرمون مي بافم با تار جونم
تا زير پاش بندازه يار مهربونم
نقشه اون نقشه زندگاني من
رنگش مثال عشق آسماني من
يك دونه سبز مي زنم روش يكي آبي مي بافم
قرمز و زرد و قهوه اي بوته گلابي مي بافم

 

گریه کنم یا نکنم

گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم
با این سوال بی‌ جواب ، پناه به آینه می برم
خیره به تصویر خودم ، می پرسم از کی‌ بگذرم

یه سوی این قصه تویی‌
یه سوی این قصه منم
بسته به هم وجود ما
تو بشکنی ، من می شکنم

گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم
گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم

نه از تو می ‌شه دل برید
نه با تو می ‌شه دل سپرد
نه عاشق تو می ‌شه موند
نه فارغ از تو می ‌شه موند
هجوم بن بست رو ببین ، هم پشت سر ، هم رو به رو
راه سفر با تو کجاست
من از تو می پرسم بگو
بن بست این عشق رو ببین ، هم پشت سر ، هم رو به رو
راه سفر با تو کجاست
من از تو می پرسم بگو
گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم
تو بال بسته ی منی‌
من ، ترس پرواز تو ام
برای آزادی عشق از این قفس من چه کنم
گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم

 

 

وقتی نیستی

دنیای به این بزرگی واسه من
وقتی نیستی مثل زندون می مونه
وقتی نیستی گل ها ماتم می گیرن
بهار هم مثل زمستون می مونه
وقتی نیستی ، من هوای خوندنم نیست
دیگه این جا بی تو جای موندنم نیست

وقتی رفتی ، آینه چین خورد و شکست
باغبون درهای گل خونه رو بست
عروس سپید پوشت تا دم مرگ
لباس سیاه به تن کرد و نشست
وقتی نیستی ، من هوای خوندنم نیست
دیگه این جا بی تو جای موندنم نیست

تو می خواستی دیوار ها رو برداری
جای هر دیوار یک باغچه بذاری
تو می خواستی پرده رو پس بزنی
پشت هر پنجره خورشید بکاری
وقتی نیستی ، من هوای خوندنم نیست
دیگه این جا بی تو جای موندنم نیست

وقتی نیستی کی به ما نشون بده
عکس خورشید توی آب چه رنگیه
کی می خواد به ما بگه بدون عشق
این جا پر از آدم های سنگیه
وقتی نیستی ، من هوای خوندنم نیست
دیگه این جا بی تو جای موندنم نیست

وقتی نیستی ، من هوای خوندنم نیست
دیگه این جا بی تو جای موندنم نیست

 

من و از یاد بردین

وقتی رفتین ، گریه کردم توی اون فصل غم آلود
گفتین اما بر می گردیم ، همه دلخوشیم همین بود
گفتین و منم نشستم ، منتظر با چشم بیدار
بچه های نازنینم ، پس چی شد وعده ی دیدار ، پس چی شد وعده ی دیدار
شب ها که یاد گذشته ، پر می شه توی وجودم
دوباره یادم می افته که من اون روزها چی بودم
خالی از حس حقارت ، سرفراز بودم و سالار
بچه های نازنیم ، پس چی شد وعده ی دیدار
منو از یاد نبرین ، می دونم ویرانم
ضجه هامو می شنوین ، من همون ایرانم ، من همون ایرانم

خسته از بوسه ی شلاق ، چیزی از تنم نمونده
یه قفس شبیه گربه ، پیکر منو پوشونده
از همون روزی که رفتین ، من یه روز خوش ندیدم
بچه ها با من نبودین تا ببینین چی کشیدم ، تا ببینین چی کشیدم
منو از یاد نبرین ، می دونم ویرانم
ضجه هامو می شنوین ، من همون ایرانم ، من همون ایرانم

هنوز از خودم می پرسم که چی شد اون همه همت
نکنه که خو گرفتین به پناهجویی و غربت
هنوزم بیدار نشستم ، نکنه که بر نگردین
بچه های نازنینم ، منو از یاد که نبردین ، منو از یاد که نبردین
منو از یاد نبرین ، می دونم ویرانم
ضجه هامو می شنوین ، من همون ایرانم
منو از یاد نبرین ، می دونم ویرانم
ضجه هامو می شنوین ، من همون ایرانم ، من همون ایرانم

 

    

 

دیگه گل وا نمیشه

می دونم که عاقبت دل من تنها می شه
اشک من دونه دونه
جمع می شه ، دریا می شه
اشک من دونه دونه
جمع می شه ، دریا می شه

غم دنیا ، تو دلم زد جوونه
از چشام اشک می ریزه دونه دونه
دیگه لب هام به خنده وا نمی شه
دیگه گل رو شاخه ها وا نمی شه
می خوام نزدیک سحر ، سینه ام رو پاره کنم
دلم رو در بیارم ، غمش رو چاره کنم
می دونم این دل من ، دوباره تنها می شه
تا که اشکم نریزه ، این دلم وا نمی شه

غم دنیا ، تو دلم زد جوونه
از چشام اشک می ریزه دونه دونه
دیگه لب هام به خنده وا نمی شه
دیگه گل رو شاخه ها وا نمی شه
می خوام نزدیک سحر ، سینه ام رو پاره کنم
دلم رو در بیارم ، غمش رو چاره کنم
می دونم این دل من ، دوباره تنها می شه
تا که اشکم نریزه ، این دلم وا نمی شه

 

 

بیا داره دیر میشه
البوم گوگوش 4

بیا که دیگه داره دیر میشه
دلم تو سینه داره پیر میشه
باز دلم غم داره
باز تو رو کم داره
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی
دل داره خون میشه
غم فراوون میشه
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی

بیا که دیگه داره دیر میشه
دلم تو سینه داره پیر میشه
باز دلم غم داره
باز تو رو کم داره
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی
دل داره خون میشه
غم فراوون میشه
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی

بی تو دیگه دنیا واسه من سرابه
می بینمت هر شب اما افسوس که تو خوابه
باز دلم غم داره
باز تو رو کم داره
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی
دل داره خون میشه
غم فراوون میشه
کی پشیمون میشی
کی مهربون میشی

   

 

کمکم کن

کمکم کن کمکم کن نذار اینجا بمونم تا بپوسم
کمکم کن کمکم کن نذار اینجا لب مرگو ببوسم
کمکم کن کمکم کن عشق نفرینی بی پروایی می خواد
ماهی چشمه ی کهنه هوای تازه ی دریایی می خواد
دل من دریاییه چشمه زندونه برام
چکه چکه های آب مرثیه خونه برام
تو رگام به جای خون شعر سرخه رفتنه
تن به موندن نمی دم موندنم مرگ منه
عاشقم مثل مسافر عاشقم عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی غریبانه ی کوچ تو سپیده ی غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده ی طوسی سرد مسخ یک عشق پر آوازه شدن
کمکم کن کمکم کن نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن کمکم کن خرمن رخوت من شعله می خواد
کمکم کن کمکم کن من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه چشمه زندونمونه
چکه چکه های آب مرثیه خونمونه
تو رگ بودن ما شعر سرخه رفتنه
کمکم کن که دیگه وقت راهی شدنه

    

 

 

حرف
البوم گوگوش 8

اگه سبزم ، اگه جنگل
اگه ماهی ، اگه دریا
اگه اسمم همه جا هست
روی لب ها تو کتابا
اگه رودم رودگنگم
مثل مریم اگه پاک
اگه نوری به صلیبم
اگه گنجی زیر خاک
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

اگه پاکم مثل معبد
اگه عاشق مثل هندو
مثل بندر واسه قایق
واسه قایق مثل پارو
اگه عکس چهل ستونم
اگه شهری بی حصار
واسه آرش تیر آخر
واسه جاده یه سوار
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

اگه قیمتی ترین سنگ زمینم
توی تابستون دستای تو برفم
اگه حرفای قشنگ هر کتابم
برای اسم تو چندتا دونه حرفم
اگه سیلم پیش تو قد یه قطره
اگه کوهم پیش تو قد یه سوزن
اگه تن پوش بلند هر درختم
پیش تو اندازهء دگمهء پیرهن
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

اگه تلخی مثل نفرین
اگه تندی مثل رگبار
اگه زخمی ، زخم کهنه
بغض یک در رو به دیوار
اگه جام شوکرانی

تو عزیزی مثل آب
اگه ترسی، اگه وحشت
مثل مردن توی خواب
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

    

 

انگشتر هزار نگین
البوم گوگوش 5


همه شب خواب ميبينم كه اسمون ابي شده
اين شب تار و سياه دوباره مهتابي شده
ميبينم صبح شده و اسم من و تو همه جا
ميون مردم شهر دوباره افتابي شده

بيا تا باهم بشيم انگشتر هزار نگين
هر نگين يه اسمون با ماه و خورشيد هم نشين

بيا تا اشتي بديم گلهاي سرخ و با خزون
بياريم مهتاب و امشب روي بوم خونمون
دل به اتيش بزنيم و دست بديم به دست هم
ورداريم سنگ غمو از روي دوش اسمون

بيا تا باهم بشيم انگشتر هزار نگين
هر نگين يه اسمون با ماه و خورشيد هم نشين

چه خوبه جادو كنيم باهم بريم پيش خدا
تا كليد گنج عشقو بزاره تو دست ما
ببره ما رو يه جا تو سرزمين پريا
ميون ابرا روي قاليچه ستاره ها

.

http://www.up.iranblog.com/images/x507v01ut0wc312zk7v.jpg

 


نظرات شما عزیزان:

پريسا
ساعت13:53---1 تير 1391
مرسي از زحمت هاي زيادي كه كشيدي

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: امیر مهدی ׀ تاریخ: چهار شنبه 10 فروردين 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , bahardrrahast.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM